چندتا دوخطی
دَمی
دمی به صدایِ خود گوش میدهم.
دمی فراموش میکنم گوش را.
رگه
رگههای بیرگی را سوختم،
روزهای خستگی را روفتم.
جاده
راهزنان بیراهه میبندند.
راهبران رو به سقوط.
رشتهها
رشتهها پنبه شد.
پنبهها سوخت.
تولّد
به وجود میآیم
هنگامی که در تو آرام میگیرم...
پ. ن.: این دوخطیها در زمانهای مختلف نوشته شدهاند و هیچربطی به هم ندارند.
دَمی
دمی به صدایِ خود گوش میدهم.
دمی فراموش میکنم گوش را.
رگه
رگههای بیرگی را سوختم،
روزهای خستگی را روفتم.
جاده
راهزنان بیراهه میبندند.
راهبران رو به سقوط.
رشتهها
رشتهها پنبه شد.
پنبهها سوخت.
تولّد
به وجود میآیم
هنگامی که در تو آرام میگیرم...
پ. ن.: این دوخطیها در زمانهای مختلف نوشته شدهاند و هیچربطی به هم ندارند.