Saturday, July 28, 2007

... ۲


روز که می‌آد
پیرهن‌اِش بوی آب‌جو می‌ده
دهن‌اِش گند ِ روزمره‌گی

شب صدای بی‌خوابی می‌ده
بیداری هوس ِ خواب

بهار که هست
رنگ ِ روزها و شب‌ها
عین ِ عطسه‌ست و آب‌ریزش ِ بینی

تابستون
پاره‌گی‌ی ماتحت ِ سال اِ

پاییز
دل‌گیرتر از زمستون
چون بارون بیشتر می‌باره
زمین هم خیس‌تر‌ اِ بگی‌نگی


ژوئن ۲۰۰۷

Saturday, July 07, 2007

...

Image and video hosting by TinyPic

لازم نیست پیش ِ تو باشم
وقتی چشمان‌ام خیره در هوا
می‌مانند و
قلب‌ام در هر تپش
صدای اسقاطی‌ی
اتوموبیلی می‌دهد که در هوای
خنک ِ بهار در سربالایی‌ی کوه‌ها
آخرین دور‌های‌ش را می‌زند.

لازم نیست تنها نباشم وقتی
تهوع ِ تأثیر ِ مصرف ِ معاشرت
هرشب زودتر از
خواب در دل‌ام می‌ریزد.

می‌دانم سکوت
شیرین‌ترین موسیقی‌ست اگر
شنیدن را
به گوش‌ات یاد داده باشی.

ببین،
چراغ‌ را هم روشن نکرده‌ام.
در تاریکا
بهتر تو را می‌بینم.


ژوئیه ۲۰۰۷