Saturday, June 04, 2005



خستگی۳



کاغذی بر می‌دارم،

و روی آن هزاربار می‌نویسم:

انتظار، انتظار، انتظار.


به گاهی اگر امیدی،

دریغ!


2 Comments:

Anonymous Anonymous said...

انتظار بيهوده ای بود
انتظار پر شدن گودی دستانت
:
:
به روزم !شاد زی !

June 04, 2005 6:50 PM  
Anonymous Anonymous said...

حس بدیه! چسب میشه

June 14, 2005 10:01 AM  

Post a Comment

<< Home