یادِ بامداد
دریغا شیر آهنکوه مردا
که تو بودی،
و کوهوار
پیش از آن که به خاک افتی
نستوه و استوار
مُرده بودی.
به یادِ آنکه همه لرزشِ دست و دلاش از آن بود که عشق پناهی گردد. حال که گورکنان سنگِ گورش میبرند، از افقِ روشنی که او ساخت صدای انتظار جیغ به گوش میآید؛ انتظارِ روزی که آهنگ هر حرف زندهگیست و معنای هر سخن دوست داشتن.
روحاش شاد و یادش جاودان
عکس از آرش عاشورینیا
دریغا شیر آهنکوه مردا
که تو بودی،
و کوهوار
پیش از آن که به خاک افتی
نستوه و استوار
مُرده بودی.
به یادِ آنکه همه لرزشِ دست و دلاش از آن بود که عشق پناهی گردد. حال که گورکنان سنگِ گورش میبرند، از افقِ روشنی که او ساخت صدای انتظار جیغ به گوش میآید؛ انتظارِ روزی که آهنگ هر حرف زندهگیست و معنای هر سخن دوست داشتن.
روحاش شاد و یادش جاودان
عکس از آرش عاشورینیا
3 Comments:
salam merci
تو در نماز عشق چه خواندي ؟
كه سالهاست
بالاي دار رفتي و اين شحنه هاي پير
از مرده ات هنوز
پرهيز مي كنند
بر این تکه سیمانی که مزین به گل است ، در حیاط نوستالژیک امامزاده طاهر ، تکه ای از شعر "در آستانه را با بد بختی تمام نوشتم در بعد از ظهری که گرم بود و امامزاده خلوت بود و خبری از سون آپ نبود : باید استاد و فرود آمد بر آستان دری که کوبه ندارد. چرا که اگر بگاه آمده باشی در بان به انتظار توست ، و اگر بیگاه به در کوفتنت پاسخی نمی آید . کوتاه است در ، پس آن به که ...
Post a Comment
<< Home