Sunday, October 21, 2007

Auf der anderen Seite
در آن سو



سینمای آلمان که با شروع ِ سده‌ی جدید جانی تازه گرفته، توانسته خودش را از بند ِ کلیشه‌های هالیوودی آزاد کند و به سبکی منحصر به خود دست یابد.

سینماگران ِ جوان ِ مکتب ِ برلین با پخته‌گی‌ی تمام توانسته‌اند در همین چند سال ِ گذشته فیلم‌های ارزشمندی به دوست‌داران ِ سینما هدیه کنند. فیلم‌های درخشانی نظیر ِ «زندگی‌ی دیگران»، «با سر توی دیوار»، «خداحافظ لنین»، «سقوط» و ... را می‌شود نشانه‌ی گذار ِ سینمای آلمان از کیچ به هنر دانست.

فیلم ِ زیبای «در آن سو» آخرین ساخته‌ی «فاتیح اکین» با فرم و روایتی بسیار خوب، ذهن ِ هر آدم ِ علاقه‌مند به سینما یا ادبیاتی را اقلا تا چندروز درگیر ِ خودش می‌کند. «در آن سو» بعد از «با سر توی دیوار» دومین قسمت از تریلوژی‌ای است که فاتیح اکین در پی‌ی اتمام ِ آن است؛ عشق، مرگ و ابلیس.

گرچه در ترتیب ِ این تریولوژی «در آن سو» وام‌دار ِ مرگ است، ولی عشق را هم می‌توان در تمام ِ داستان لمس کرد. می‌توانم بگویم مرگ در این فیلم تنها یک رخ‌داد است، ولی عشق یک حضور. و البته سفر، سفری زیارت‌گونه، نه از آن نوع ِ مرسوم‌اش، بلکه برای جستجو و تلاش برای رسیدن به چیزی که در قلب ِ آدم‌ها هست.

فیلم در جشنواره‌ی کن ِ گذشته موفق به دریافت ِ جایزه، برای بهترین فیلم‌نامه شد. ضمنا نماینده‌ی سینمای آلمان برای شرکت در اسکار ِ ۲۰۰۸ نیز هست. 

Thursday, October 11, 2007

آسانسور

هی بالا
هی پایین
چند خط یادگاری و
چندین باری که باز فشار ِ دکمه‌ای و
این پایین
لکه‌ی خشک ِ شاش ِ دیشب ِ یک مست.
چند ته‌سیگار و
بوی زهمی که در جان ِ این چهار دیوار و یک کف و سقف هست.
آینه‌ی کهنه‌ی پر لک و پیس
اگر باز نگاهی و بغضی
در چشمی خیس.
هزاربار بالا
هزاربار پایین
هزار آدم
نگاه کردند
که هربار
با خود حرف می‌زدند.
خطوط ِ چهره‌شان را بهتر دیده‌اند
که این‌‌جا
معلوم‌تر بوده انگار از هرجا.
و خط‌خطی‌ها خواندنی‌تر:

دوستت دارم
اسم
عشق ِ منی
نام
زنده‌باد
مرده‌باد
دوشنبه عصر ترتیبمو بده
تاریخ
امضا
تاریخ...

باز بالا
باز پایین